اخطار! ۩۞۩ ZERO BOOK ۩۞۩

توجه : همانطور كه مي دانيد ايران عضو و امضاء كننده كپي رايت بين المللي نيست و بنابراين كليه كتابهاي چاپ شده در محدوده جغرافيايي ايران نيز فاقد حق مؤلفين در سطح بين المللي خواهد بود. لذا اين سايت و مدير آن هيچ گونه مسئوليتي درقبال كتابها و لينكهاي معرفي شده ندارد.چرا که كتابهاي معرفي شده در اين سايت ، توسط كاربران مختلف تهيه و بارگذاري شده است. و برشما است كه در هنگام دانلود از خارج كشور به قوانين كشور محل اقامت خود توجه داشته باشيد.
Disclaimer:As Iran is not a signatory of international copyright law , None of the books printed inside it is protected by this law. Nevertheless, all the books shown above are not hosted or transmitted by this server. The links are provided solely by this site’s users. The administrator of this site cannot be held responsible for what its users post, or any other actions of its users. You may not use this site to distribute or download any material when you do not have the legal rights to do so. It is your own responsibility to adhere to these terms.


۱۳۹۵ دی ۲۹, چهارشنبه

دانلود رمان دکتر ژیواگو نوشته بوریس پاسترنام

دانلود رمان دکتر ژیواگو نوشته بوریس پاسترنام   www.zerobook.lxb.ir
دانلود رمان دکتر ژیواگو نوشته بوریس پاسترنام
دکتر ژیواگو [Diktor Ziago]. رمانی از بوریس لئونیدوویچ پاسترناک (۱) (۱۸۹۰-۱۹۶۰)، نویسنده­ی روس. این رمان داستان زندگی یک پزشک روسی به نام یوری آندریویچ (۲) ژیواگو است. نویسنده از اینکه قهرمان داستان چند سال پیش از قرن بیستم به دنیا آمده و تحصیلات پزشکی را در دوران جنگ جهانی اول تمام کرده است استفاده می­کند تا تصاویر پرقدرتی از زندگی روسیه در دورانهای مختلف به دست دهد: پیش از ۱۹۱۴ و در زمان جنگ، سپس در دورانی که انقلاب شروع شد و سرانجام ، در طول جنگ داخلی روسیه. نکته­ی عجیب این است که تمام شخصیتهای این رمان در دورانهای مخلتف با یکدیگر برخورد می­کنند. بی آنکه یکدیگر را بشناسند. مثلاً ژیواگو هنوز به دبیرستان می­رود که، در نتیجه­ی وضعیتی اتفاقی، با همسر آینده­ی خود، تونیا گرومکو(۳)، بر بستر مادرش آشنا می شود؛ برخوردی اتفاقی که به هیچ روی در سیر سرنوشت آنان تأثیری ندارد. پس از انقلاب ۱۹۱۷، هنگامی که دکتر ژیواگو نخستین بار به مسکو باز می­گردد، سرایدارشان مارکل(۴) از او استقبال می­کند. اوست که چند سال بعد، در آپارتمان خانواده­ی ژیواگو، به نظم و ترتیب امور می­پردازد و دختر پنج ساله­اش مارینا(۵)، که در آینده­ معشوقه­ی دکتر ژیواگو خواهد شد، با پدر همراه است. شخصیتهای فرعی رمان ظاهر می­شوند، بر سر راه قهرمانان اصلی قرار می­گیرند و سپس ناپدید می­شوند تا مدتی بعد دوباره پیدا شوند و نقشی مهم­تر به عهده گیرند. این شیوه نیازمند آن است که خوانند همواره به حافظه­اش فشار آورد. برای درک درست پیوستگی و روابط رمان، باید آن را یکسره خواند؛ و این کار در مورد اثری متشکل از ششصد صفحه متن فشرده بسی دشوار است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر