اخطار! ۩۞۩ ZERO BOOK ۩۞۩

توجه : همانطور كه مي دانيد ايران عضو و امضاء كننده كپي رايت بين المللي نيست و بنابراين كليه كتابهاي چاپ شده در محدوده جغرافيايي ايران نيز فاقد حق مؤلفين در سطح بين المللي خواهد بود. لذا اين سايت و مدير آن هيچ گونه مسئوليتي درقبال كتابها و لينكهاي معرفي شده ندارد.چرا که كتابهاي معرفي شده در اين سايت ، توسط كاربران مختلف تهيه و بارگذاري شده است. و برشما است كه در هنگام دانلود از خارج كشور به قوانين كشور محل اقامت خود توجه داشته باشيد.
Disclaimer:As Iran is not a signatory of international copyright law , None of the books printed inside it is protected by this law. Nevertheless, all the books shown above are not hosted or transmitted by this server. The links are provided solely by this site’s users. The administrator of this site cannot be held responsible for what its users post, or any other actions of its users. You may not use this site to distribute or download any material when you do not have the legal rights to do so. It is your own responsibility to adhere to these terms.


۱۳۹۵ بهمن ۱۰, یکشنبه

دانلود کتاب داستان بهانه نوشته دافنه دوموریه

دانلود کتاب داستان بهانه نوشته دافنه دوموریه  www.zerobook.lxb.ir  صفربوک
 
 
این کتاب مرکب از سه داستان است:
داستان نخست که «بهانه» نام دارد و عنوان کتاب از آن گرفته شده دقیقا ماهیت و مشخصات دیگر داستان‌های دوموریه را دارد. در این داستان در یک لحظه از هستی یک انسان با مشاهده صحنه‌ای که احتمالا هیچگونه ارتباط مستقیمی با تحولات فکری آتی وی ندارد بناگاه متوجه پوچی زندگی می‌شود و احساس می‌کند زندگی کلیشه واری را که در آن است به زنجیر کشیده شده است و دیگر برایش قابل تحمل نیست و به همین جهت بناگاه می‌گوید: «دیگر نمی‌توانم ادامه دهم» و از همین لحظه می‌کوشد دیگر چون عروسکی که سرنخش در دست تقدیر است گرفتار نباشد و خود سرنوشت خویش را تعیین کند این داستان بی‌شباهت به دیگر داستان دوموریه یعنی «بی‌دلیل» نیست که زنی به ناگاه در یک واحد زمانی بدون هیچگونه دلیل مشخصی دست به خودکشی می‌زند. ولی دلایل این حرکت ناگهانی را دوموریه در تأثیرات روحی انسان‌ها از محیط اطرافشان جستجو می‌کند. در این داستان دوموریه به شیوه سارتر سخن می‌گوید؛ همان شیوه‌ای که اگزیستانسیالیسم و در ایران «مکتب وجودی» خوانندش. قهرمان داستان در یک لحظه مشخص، می‌خواهد که دیگر «ذات» نباشد و از خود «هستی» داشته باشد.
داستان دوم که هنوان «گانیمد» را فرا گرفته است، از احساس لطیف و فارغ از پلیدی‌ها جنسی پرده برمی‌کشد. این احساس همان عشقی است که آن را «افلاطونی» می‌خوانند احساس یک مرد به یک نوجوان. داستان به حدی لطیف است که به هیچ روی به ذهن خواننده، هم جنس بازی و پلیدی‌های آن تداعی نمی‌شود و بلکه فقط و فقط در این داستان نویسنده بر زوایای تاریک اندیشه یک انسان رؤیایی و پر احساس نور می‌پاشد. و نقطه تاریکی از احساس لطیف را روشن می‌کند. در ترجمه این کتاب داستان بطور مداوم داستان «مرگ در ونیز» در خاطر تداعی می‌شود، به ویژه آنکه فضای هر دو ماجرا یکی است، یعنی ونیز می‌باشد و نیز نوع تبیین احساسات نیز یکی می‌باشد هر دو از احساس لطیف مردی نسبت به یک نوجوان سخن می‌گوید هرچند که در پایان، ماجرا به گونه‌ای دیگر تمام می‌شود.
داستان پایانی کتاب «عدسی‌های آبی» نام دارد. داستانی بس تخیلی و سرگرم کننده و در عین حال در جای جای داستان نویسنده به خواننده هشدار می‌دهد که اینکه می‌خوانی یک قصه سرگرم کننده نیست بلکه در آن سوی کلام و جریان ماجرا حقایقی نهفته است. در این ماجرا نویسنده کوشیده است تا تأثیرات فیزیکی و کاربردهای ذهنی را بازگو کند، هرچند که اگر کمی تخیلی باشیم می‌توانیم برای هر یک از تصورات ذهنی قهرمان داستان دلایل و توجیهاتی را جتسجو کنیم. داستان عدسی‌های آبی ماجرایی بس شیرین است و خواننده تا زمانی که داستان را به پایان نبرده است نمی‌تواند پایان ماجرا را پیش بینی کند چرا که همه نتیجه گیری در جمله پایان قصه است.
خواندن این کتاب را به همه آنان که در قهر اندیشه و تخیل بال گشوده‌اند توصیه می‌کنم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر