دانلود رمان کوری نوشته ژوزه ساراماگو
در شهری که اپیدمی وحشتناک کوری، نه کوری سیاه و تاریک، که کوری سفید و تابناک شیوع پیدا میکند و نمیدانیم کجاست و میتواند هرجایی باشد، خیابانها نام ندارند. شخصیتهای رمان نیز نام ندارند: دکتر، زن دکتر، دختری که عینک دودی داشت، پیرمردی که چشم بند سیاه داشت، پسرک لوچ … سبک و ساختار دشوار رمان، پس از چند صفحه، جاذبهای استثنایی پیدا میکند. نقطه گذاری متن متعارف نیست. اما در ترجمه تا حد امکان، سبک نویسنده رعایت شده است. نثر موجز در خلال پاراگرافهای طولانی، پیچیدگیهای روح انسان و مشکلات غامض رندگی را تداعی میکند.
کوری مورد نظر ساراماگو، کوری معنوی است. سازماندهی و قانونمندی و رفتار عاقلانه خود، به نوعی آغاز بینایی است. ساراماگو کلام پیچیده و چندپهلویش را در دهان تک تک شخصیتهای کتاب، مخصوصا در پایان در دهان زن دکتر گذاشته است:د «چرا ما کور شدیم؟ نمیدانم. شاید روزی بفهمیم. میخواهی عقیده مرا بدانی؟ بله، بگو، فکر نمیکنم ما کور شدیم. فکر میکنم ما کور هستیم. کور، اما بینا. کورهایی که میتوانند ببینند، اما نمیبینند».
ساراماگو در «کوری»، تعهد و باور عمیق خود را به عدالت اجتماعی، احترام به خرد و عقل سلیم، همراه با تزکیه روح و جسم که تنها راه ضمانت پایدار ماندن هر جامعهای است، در غالب یک رمان هنرمندانه و شگفت انگیز به ما ارمغان میدهد.
«کوری» در سال ۱۹۹۵ منتشر شد. ساراماگو میگوید: «این، کوری واقعی نیست؛ تمثیلی است. کور شدن عقل و فهم انسان است. ما انسانها عقل داریم و عاقلانه رفتار نمیکنیم»…
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر